قـــدیـــمــــا.. . . .
همه ی اینها بود؛ موشک و بمب و شهید و ... هم بود.... اما کسی از قحطی حرف نمی زد...
و امـــا امـــــــــروز... . . .
توی فروشگاه ها فقط شامپو و کفش های خارجی دیده میشه..از انواع تنقلاتم که
دیگه هیچ.. از موبایل و تبلت و دارو های چاقی ولاغری و صندلی های ماساژور
گرفته تا بستنی با روکش طلا و رینگ اسپرت و ... فراوونه..
با این همه تجملات تو ماشین هامون نشستیمو از شنیدن کلمه ی قحطی به لرزه می
افتیم ،به سمت بازار ها هجوم میبریم که نکنه تی شرت فِلان مارک گیرمون نیا
و ..
متاسفانه اِشتهایمان برای مصرف،تجمل،پُز دادن و له کردن دیگران سیری ناپذیر شده است..!
ورشکسته شدن انتشاراتی ها،بی سوادی برخی دانشجو ها،خلوت بودن کتابخانه ها
و.. برایمان مهم نیست اما از گران شدن اُدکلن مورد علاقه ی خود سخت
ناراحتیم..
قحطی امــــروز... قحطی انسانیت است... قحطی اخلاق... قحطی همدردی... قحطی مهربونی...
که ما در این روزگار آن را به وضوح لمس می کنیم.
امروز روز هدایت نسل های آینده است...